وحید تکرو
منتشر شده در

قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

اوکراینروسیه

––– بازدید
0 دیدگاه
  • نویسنده
    نام
    وحید تکرو
  • سواستوپول (به اوکراینی: Севастополь) شهری بندری واقع در کرانه دریای سیاه و جنوب غربی شبه‌جزیره کریمه است. سواستوپول در زبان یونانی به معنای «شهر ارجمند، محترم و خاصه» است. شهر سواستوپول تابع هیچ استانداری‌ای نیست و با این‌که در شبه‌جزیره کریمه واقع شده است، بخشی از جمهوری خودمختار کریمه به شمار نمی‌آید. بخش بزرگی از ناوگان روسیه در دریای سیاه، در ساحل شهر سواستوپول مستقر است. در سال ۲۰۱۴ و در طی بحران کریمه با تصویب شورای شهر سواستوپول، این شهر به فدراسیون روسیه پیوست.

    شهر سواستوپول در نزدیکی محل مهاجران باستانی یونانی خرسون بنا گردیده که در ۴۲۱ پیش از میلاد بنا شده بود. در جنگ کریمه به‌مدت ۳۴۹ روز (در سال‌های ۱۸۵۴ تا ۱۸۵۵) در برابر هجوم انگلستان، فرانسه، عثمانیها و ساردنی مقاومت کرد اما سرانجم روس‌ها شکست خوردند و شهر سقوط کرد.

    در جریان جنگ جهانی دوم در محاصره نیروهای آلمانی قرار داشت و تقریباً به کلی ویران گشت و در سال ۱۹۴۲ سقوط کرد، اما در سال ۱۹۴۴ دوباره به دست روس‌ها افتاد و تجدید بنا گردید.

    لئو تولستوی که در جنگ‌های کریمه شرکت داشت، وقایع هولناک جنگ را در داستان‌های سواستوپول آورده است.

    این شهر در گذشته کانون ناوگان دریای سیاه شوروی بود. ناوگان، امروزه یک پایگاه دریایی اوکراینی است که به طور مشترک توسط نیروی دریایی اوکراین و نیروی دریایی روسیه به‌کار می‌رود.

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    سواستوپول، کریمه، اوکراین/روسیه

    در سواستوپول (Sevastopol)، گذشته‌ها نمی‌گذرند؛ بلکه روی میله‌های پرچمْ همیشه در اهتزاز، و در طول تعطیلات رسمی، زینت‌بخش راهپیمایی‌های ملّی-میهنی‌اند. گذشته‌ها، میان یادمان‌های جنگ آرام گرفته‌اند و روی نشانه‌ها علَم شده‌اند: روی میدان لنین، میان قهرمانان خیابان استالینگراد، و در سینما مسکو. گذشته‌ها حتی درون یک دیگ بُرْش هم قُل می‌زنند (بُرش – borscht – نوعی آش چغندر روسی‌ست. م). اصلاً دست‌پخت گالینا اونیشنکو از همین سوغات اروپای شرقی را فرض بگیرید: «این برْش روسی‌ایه»؛ این را همچنان‌که دارد یک ظرف چینی ِ پر از برْش «سبز» (یا برْش تابستانی) با قاچ‌های چغندر و هویج و سیب‌زمینی ِ رویش را جلومان می‌گذارد، می‌گوید. «توی برْش اوکراینی، سیر و چربی نمی‌ریزن».

    گالینا مادربزرگی‌ست هفتادساله با موهای سفید پنبه‌ای و یک جفت چشمان آبی ِ عبوس و گل‌گندمی. تازه از راهپیمایی خیابان لنین به آپارتمان پنج‌طبقه‌اش برگشته؛ با پرچم نیروی دریایی شوروی، که در حمایت از ناوگان دریایی دریای سیاه حمل‌اش می‌کرده. می‌گوید: «سواستوپول یک شهر روسی‌ایه، و ما هرگز تحولات اوکراین رو برنمی‌تابیم».

    در سال ۱۹۵۴، نیکیتا خروشچف، دبیر اول وقت کمیته مرکزی حزب کمونیست، برای نمایش حسن نیت‌ سیاسی‌اش، مالکیت کریمه را به اوکراین واگذار کرد. گالینا آنوقت، چهارده‌ سال داشت.

    هرچند که گالینا شاید این حرف را نپذیرد، اما به‌گفته ویلیام پوخلبکین، مورّخ روسی‌ای که روی تاریخچه غذا‌ها تحقیق کرده، برْش اصالتاً یک غذای اوکراینی‌ست. سواستوپول، از شهرهای شبه‌جزیره کریمه هم، هرچند که گالینا باز شاید نپذیرد، از متعلّقات اوکراین است.

    شبه‌جزیره کریمه به الماسی‌ می‌ماند که با زنجیره‌‌ نازک تنگهٔ پرکوب، از ساحل جنوبی اوکراین آویزان است، و روی‌‌ همان نصف‌النهاری که جنوب فرانسه در آن واقع شده، در آغوش دریای سیاه آرام گرفته – منطقه‌ای گرم و پرطراوت و دوست‌داشتنی، با سواحل صخره‌ای خمیده و درخشانی که هم نگین امپراطوری روسیه بود، هم خیمه‌گاه رومانوف‌ها، و هم تفرّجگاه دانه‌درشت‌های کمیته مرکزی حزب کمونیست. این منطقه، با نام رسمی «دولت خودمختار کریمه»، پارلمان و پایتختی برای خودش دارد، اما از کیِف دستور می‌گیرد.

    کریمه، به لحاظ فیزیکی و سیاسی، از متعقات اوکراین، اما به لحاظ روحی و حسی، منطقه‌ای‌ست روسی؛ که به‌قول یک روزنامه‌نگار، «فرصت بی‌بدیلی را برای اوکراینی‌ها فراهم آورده تا در خاک خودشان احساس غریبگی کنند». کریمه، مظهر استمرار حافظه است – اینکه گذشته چه دیر می‌ماند و چه زود برمی‌فکند.

    هیچکس تصورش را هم نمی‌کرد که شوروی در سال ۱۹۹۱ فروبپاشد و به تبع‌اش کریمه، به موازات جمهوریِ هم‌اینک مستقل اوکراین، از مدار اختیار روسیه خارج شود.

    در سال ۱۹۵۴، نیکیتا خروشچف، دبیر اول وقت کمیته مرکزی حزب کمونیست، برای نمایش حسن نیت‌ سیاسی‌اش، مالکیت کریمه را به اوکراین واگذار کرد. گالینا آنوقت، چهارده‌ سال داشت. «خلاف قانون بود»؛ این را در پاسخ به چند و چون این واگذاری می‌گوید و اضافه می‌کند: «نه رفراندومی، نه اعلان رسمی‌ای. یکهویی اینطور شد». اما خروشچف چه فکرش را کرده بود؟ «فکرش را نکرد. عقل خروشچف پارسنگ برداشته بود».

    کریمه، هدیه‌ دلفریبی بود؛ اما توی جعبه‌اش چیزی نبود، چراکه اوکراین، خواهی‌نخواهی جزو اتحاد جماهیر شوروی محسوب می‌شد. گالینا می‌گوید: «والدینم راجع به این واگذاری بحث می‌کردن؛ اما غم‌مون نبود». مسکو کماکان سر کار بود. اما هیچکس تصورش را هم نمی‌کرد که شوروی در سال ۱۹۹۱ فروبپاشد و به تبع‌اش کریمه، به موازات جمهوریِ هم‌اینک مستقل اوکراین، از مدار اختیار روسیه خارج شود.

    همچنان‌که گالینا خاطراتش از ثبات وضع معاششان در دورهٔ شوروی را تعریف می‌کرد، از او پرسیدم آیا دلش هم برای شوروی تنگ می‌شود؟ «با ۷۸ کاپک می‌توانستی یک کیلو شکر بخری. کره همه‌ش ۶۰ کاپک! حالا حتی سراغش هم رو نمی‌گیرم». آموزش و درمان، رایگان بود. تعطیلات که می‌شد، «می‌تونستم برم پیک‌نیک» – حالا، با درآمد ۱۳۰دلاری‌اش حتی فکرش را هم نمی‌تواند بکند. «بله، دل‌مون واسه اتحاد شوروی تنگه؛ ولی چه کارش می‌شه کرد؛ دیگه اون دوران برنمی‌گرده. ما فقط می‌تونیم «toskavat» بشیم».

    طبق نظرسنجی‌ای که در سال ۲۰۰۹ توسط مرکز رازومکوف، از پژوهشگاه‌های معتبر اوکراین انجام گرفت، قریب به یک‌سوم شرکت‌کنندگان اهل کریمه، خواهان جدایی این منطقه از خاک اوکراین، و پیوستن به روسیه بودند.

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    مجسمه سرباز و ملوان یادبود مدافعان سواستوپول، کریمه، اوکراین/روسیه عکس توسط من

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    مجسمه سرباز و ملوان یادبود مدافعان سواستوپول، کریمه، اوکراین/روسیه عکس: اینترنت

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    مجسمه سرباز و ملوان یادبود مدافعان سواستوپول، کریمه، اوکراین/روسیه عکس: اینترنت

    Toskavat فعلی‌ست به معنای دلتنگ شدن. از ریشهٔ توسکا به‌معنای «دلتنگی»، با غلظتی حتی بیشتر از «نوستالژی»، که به افسردگی پهلو می‌زند. فرهنگ روس را زهدانی از توسکا در برگرفته. در «سه خواهران» ِ چخوف (که خودش هم ویلایی در کریمه داشته)، ایرینا سرخوشانه می‌گوید: «آه، به مسکو رفتن! به مسکو!» – توسکا یعنی همین. اگر سواستوپول، که ۷۰ درصد جمعیت‌اش را بومیان روسی شکل داده، می‌توانست حرف بزند، خیال می‌کنم او هم می‌گفت «به مسکو؛ به مسکو!».

    طبق نظرسنجی‌ای که در سال ۲۰۰۹ توسط مرکز رازومکوف، از پژوهشگاه‌های معتبر اوکراین انجام گرفت، قریب به یک‌سوم شرکت‌کنندگان اهل کریمه، خواهان جدایی این منطقه از خاک اوکراین، و پیوستن به روسیه بودند. هنوز هم این تمایل به طریقی هست؛ اما نه صرفاً به روسیه. کریمه، در واقع شاخه‌ای جدامانده‌ از اتحاد شوروی سابق است: با سبک معماری سیمانی و قوطی‌کبریتی‌اش، با لاشه‌های به‌گل‌نشسته و زنگارگرفتهٔ کشتی‌های جنگی روسی در حول و حوش بندر‌ها و با نشانه‌های داس و چکش منقّش بر دروازه‌های آهنین پارک پریمورسکی. رفتار‌ها هم همین‌طور. خشن، خشک، و جدی: بد‌ترین میراث شوروی. می‌توانید کریمه را از اتحاد شوروی جدا کنید؛ اما جداسازی اتحاد شوروی از کریمه چیز دیگری‌ست. وقتی از یلنا باژه‌نوا، مدیر یکی از شرکت‌های خدمات مسافرتی سواستوپول پرسیدم که چرا کریمه، با وجود سواحل دوست‌داشتنی‌اش توریست چندانی جذب نمی‌کند، کمی مردّد ماند؛ اما بالاخره گفت «ما عادت نداریم که با بقیه با خندهْ خوش و بش کنیم».

    قدم در قسمتی از جنگ جهانی دوم

    جنگ جهانی می‌شود...

    روند جنگ در اروپا به نحوی پیش رفت که آلمان نازی و متحدانش تصمیم به حمله پیشدستانه به شوروی گرفتند. نام عملیات حمله به شوروی نبرد بارباروسا نهاده شد. این عملیات با مشارکت عمده آلمان نازی، ایتالیا، رومانی، فنلاند و سایر متحدین علیه شوروی انجام پذیرفت. شوروی روابط خوبی با متحدین داشت این کشور از یک سو پس از حمله ژاپن به شوروی و مغولستان توانسته بود به یک توافق خوب با ژاپن برسد، از سوی دیگر در چهارچوب پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ روابط مطلوبی با آلمان نازی داشت، اما بهانه متحدین برای نبرد با شوروی، قصد شوروی برای حمله به آلمان و عدم رعایت پیمان مولوتوف-ریبن‌تروپ از سوی شوروی و تجاوز به کشورهای شمال و شرق اروپا از جمله فنلاند و رومانی بدون اطلاع قبلی به طرف آلمانی بود.

    نبرد شوروی: نبرد شوروی و آلمان نازی به طور حتم خسارت‌های فراوانی از لحاظ تجهیزات و نیروی انسانی به هر دو طرف وارد کرد و گستره جنگ عملاً بسیار فراتر از حد پیشین شد. در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ آلمان با حمله سریع برق آسا با زرهی و تانک ابتدا با اشغال نیمه شرقی لهستان و از دو محور به خاک کشور شوروی حمله کرد. محور اول جمهوریهای بالتیک تصرف شده و شهر لنینگراد محاصره شد. در محور دوم هم ارتش شوروی شکست خورده با اسیرهای فراوان متلاشی شد و اسمولنسک و بلاروس اشغال شد و آلمانها تا دروازه‌های مسکو پیش رفتند، با این حال فرماندهی آلمان در اواسط ماه اوت تصمیم به تعلیق حمله نهایی به مسکو گرفت اما برای پرهیز از قیچی شده از پهلو، تصمیم بر آن شد نیروهای زرهی و پیاده آلمان تقسیم شده نیمی به جنوب بسمت اوکراین حرکت کنند. در نبرد کیف چهار لشکر از ارتش شوروی کاملاً از بین رفتند و شهر کیف و مناطق وسیعی از دشتهای پهناور اوکراین به دست نیروهای آلمان نازی تا شبه جزیره کریمه و روستوف تصرف شد. سیاست کلی شوروی دفاع اولیه در تابستان و کشاندن جنگ به فصل زمستان بود. زمین در برابر زمان. در ماه ژوئیه انگلستان درمانده که به شوروی، دشمن جدید آلمان نازی، انعقاد تفاهمنامه همکاری دوجانبه را پیشنهاد کرده بود، این تفاهمنامه با استقبال سریع شوروی مواجه شد. نتیجه این تفاهمنامه در نخستین گام در آگوست اشغال نظامی ایران برای ارسال تدارکات به شوروی بود. در پاییز هوا سرد بسیار بوران شد. پس از حدود دو ماه نبرد سنگین نیروهای آلمانی به حومه مسکو رسیدند. شوروی که از جانب شرق آسیا ژاپن خیالش آسوده شده بود پس نیروهای لشکرهای سیبریایی خود را به جبهه غربی و دفاع مسکو کشاند. در دسامبر ۱۹۴۱ ارتش آلمان حمله‌ای گسترده برای فتح مسکو ترتیب داد که با دفاع موفق نیروهای شوروی مواجه شد. پس از آن آلمان یک چهارم کل نیروهای خود در غرب اروپا و شمال آفریقا را به جبهه شرق اروپا منتقل کرد.

    جنگ کِریمه به نبردهای اکتبر ۱۸۵۳ تا فوریه ۱۸۵۶ گفته می‌شود که میان امپراتوری روسیه تزاری از یک سو و امپراتوری دوم فرانسه، امپراتوری بریتانیا، پادشاهی ساردنی و امپراتوری عثمانی از سوی دیگر در شبه جزیره کریمه رخ داد.

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    مجسمه ای که برای عقبنشینی کردن کشتی ها در طول محاصرهخته شد سواستوپول در جنگ کریمه توسط آماندوس آدامسون مجسمه‌ساز مشهور اهل استونی ساه.

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    قدم در راه تاریخ: سواستوپول، کریمه

    تگ ها

    akhtiar

    blacksea

    british

    crimea

    crimean

    french

    german

    russia

    russian

    russianfederation

    sardinian

    sevastopol

    ukraine

    unitednation

    vahidtakro

    worldwarii

    владимирскийсобор

    крым

    море

    набережная

    природа

    севастополь

    херсонес

    черноеморе

    0 دیدگاه

    بارگذاری دیدگاه ها