- منتشر شده در
راستش را بخواهی چارهای دیگر نداشتم، البته چرا راستش را؟ مگر دروغش را هم کسی میخواهد؟ باید میرفتم، راستش همین است، باید می رفتم... ابتدا مقصد را گم کرده بودم و نور ها مرا به سوی خود کشیدند، دوست ندارم که فکر کنم اولین نفری هستم که مسیر را گم کردم. شاید وقتش باشد تا بگویم انسانها بسیار به من سنگ میزدند، تمام اطرافم پر شده بود از دروغ و اتفاقاتی شبیه به فیلم ها؛ خنده دار نیست؟ انسانی در جنگ با خود و زندگی که پیش به سوی صلح جهانی میدود؟ من زندگیام را از طبیعت آموختم، از یک شاخه گل، از یک گندم در گندمزار که در سیل، طوفان، جنگ و زلزله هیچ چیز نمیتواند آنرا از خواستههایش دور کند، گرچه آنها در جایی ریشه کردهاند و من... همچنان مثل سراب در جاده ها میمانم؛ البته خود نمیخواستم بیمقصد بمانم چون مهمترین راز مقصد است؛ ماهی کوچک یا کوسه بزرگ فرقی ندارند، در آخر برای تمامی موجودات بیمقصد، موجها تصمیم میگیرند.
تگ ها
destination
gilan
guilan
iran
nature
subatan
ایران
سوباتان
طبیعت
گیلان
مقصد
بارگذاری دیدگاه ها