- منتشر شده در
سفر برای انسان شناسی و خودشناسی. این چیزیست که همیشه از من می پرسند. هروقت که دوستامو میبینم از من درباره مردم میپرسن، این اکتشافات خیلی سخت تر از خواندن تاریخ یه کشوره، چون همۀ مردم کاملاً باهم فرق دارن. قبل از دیدن لسلو، زولی و ویکی و قبل از رفتن به مجارستان فکر می کردم مجارستانیا خیلی سرد، خشک و نژادپرست هستن. توی مجارستان فکر کردم که این ذهنیت چطور تو من ایجاد شده بوده؟ و یادم اومد یه مجارستانیه میخواست سر منو کلاه بذاره، و همچنین این تصور غلط توسط تاریخ و سیاست های مجارستان در من ایجاد شده بوده. (البته سیاستمداران مجارستانی واقعاً طرفدار صلح نیستن، و هنوزم بر این باورم) حالا هرچقد که بیشتر سفر می کنم متوجه این میشم که هیچ کشوری اونطوری نیست که قبلاً بهش فکر می کردم. مفهوم سیاست و عملکرد کشورهای مختلف نباید در ما ریشه ایجاد کنه، نباید به رسانه ها گوش کرد، کشوری که در ذهن ما بدنام شده نباید مردمش را شامل بشه. ذهن ما نباید با یه تجربه بد از فردی یا چیزی خراب شه.
دیدار با یونگیی یکی از اون تجربه های شیرین این اکتشافات بود. یه دختر شاد، مهربان، صمیمی و خونگرم که به من کمک کرد این تصورات غلط را در ذهنم پاک کنم. مجارها هنوز بر اساس سنت و فرهنگ زندگی می کنن که برای دنیا خیلی ارزشمنده، منم از یکی از اون ملیت هایی اومدم که انتظار میره مردم دیدگاه خوبی راجع بهش نداشته باشن، اما افراد دوست داشتنی و باتجربه میتونن بر اساس تجارب قبلی دریابند که من از سرزمینی کهن با تاریخ، تمدن و یک فرهنگ غنی اومدم. و این افراد برای من خیلی باارزش هستن. یونگیی یکی از اون افراد هستش.
تگ ها
aroundtheworld
balaton
baratok
budapest
europe
european
hungarian
hungariangirl
hungarianpeople
hungary
ilovetravel
instago
instatravel
lakebalaton
magyar
magyarorszag
passportready
szerelem
tourism
travel
travelblogger
travelgram
travelwriter
utazo
vahidtakro
wanderlust
بارگذاری دیدگاه ها