- منتشر شده در
صبح که بیدار شدیم با زولتان و آناسوس به جستوجوی صبحانه رفتیم، شب گذشته تا دیروقت بیدار بودیم و صحبت می کردیم که باعث شد دیر بیدار بشیم. رستوران های اروپا مثل جاهای دیگه ی دنیا نیستن، خارج از ساعت چیزی برای ارائه ندارن. در همین حال تمام رستوران های اطراف (نزدیک) برای ما متاسف میشدن و می گفتن چیزی نداریم. بخاطر همین به جستوجوی رستوران های بیشتر و بیشتر می رفتیم که حالا دیگه با زولتان و آنا افتاده بودیم توی جاده. این خیلی واسه من خوب بود، چون میتونستم بیشتر با بچه ها باشم و جاهای بیشتری رو ببینم. همچنین شهر زیبای تاپولتسا هم دیدم.
سرانجام توی این شهر یه رستوران پیدا کردیم، و زولتان با انگشتش منو به صاحب رستوران نشون میداد و منو بهونه می کرد. میگفت ببین این اولین ایرانیه که اینجاس، از راه دور اومده! یه چیزی بخاطرش درست کنید لطفاً ?
بعد از صبحانه به دریاچه بالاتون (بزرگترین دریاچه اروپا) رفتیم و شنا کردیم. چند تا عکس هم گرفتم که بعداً می ذارم.
مکان ویدیو: شهر تاپولتسا و دریاچه بالاتون، مجارستان به همراه زولتان و آنا
تگ ها
aroundtheworld
balaton
baratok
budapest
europe
european
europetour
hungarian
hungary
ilovetravel
instago
instatravel
lakebalaton
magyar
magyarorszag
passportready
szerelem
tapolca
tourism
travel
travelblogger
travelgram
traveling
travelwriter
utazo
vahidtakro
wanderlust
بارگذاری دیدگاه ها